بلاگ, عکاسی

رابطه سینما وعکاسی

هنر عکاسی، سینما را از لحاظ ایجاد تصویر از طریق زبان بصری تقویت کرده است. استنلی کوبریک، یکی از کارگردانان مهم سینما، در طول دوران تحصیلاتش علاقه مند به عکاسی بود. کوبریک از عناصر سبک و ترکیب آن در فیلم هایش استفاده می کرد. کارگردان دیگری که علاقمند به هنرعکاسی است، رومن پولانسکی است. او جایزه اسکار را برای فیلم پیانیست (بهترین کارگردان، بهترین بازیگر، بهترین فیلمنامه اقتباس شده) برنده شده و در زمینه نقاشی، مجسمه سازی و گرافیک آموزش دیده است. دیوید لینچ یکی دیگر از مهمترین کارگردانانی است که هنر را در آکادمی FineArts پنسیلوانیا مطالعه کرده است و زیبایی شناسی هنر و سینما را ترکیب کرده است. اندی وارهول، یکی از مهمترین نمایندگان هنر پاپ، یکی از هنرمندان علاقه مند به سینما است. او نقاشی ها و عکسهای خود را به صورت پوستر با مضامین حوادث اجتماعی چاپ کرده است. فیلم های تجربی او خواب و امپایر جایزه مستقل فیلمهای کوتاه را به دست آوردند

خواب ، اندی وارهول


این رابطه و تعامل بین عکاسان و کارگردانان اروپایی میان نقاشان و فیلمسازان ترک نیز دیده می شود. ابیدین دینو، نقاشی که به سینما و همچنین نقاشی و مجسمه سازی علاقمند است، فیلمسازی را در فرانسه و روسیه انجام داده است. و همچنین یکی ازکارگردانان مهمی که اموزش عکاسی دیده بود اتیف ییلماز است
سینما با تئاتر و ادبیات از لحاظ ساختار روایت داستان و هنر عکاسی از نظر تصویر بصری در هم آمیخته است. تصویر در سینما، با هدف ایجاد یک توهم بصری ساخته می شود. از لحاظ تصاویر بصری، نقاشی و هنر عکاسی، نزدیکترین نقاط به سینما حساب می شوند. عکاسی و نقاشی با ویژگیهای مهم سینما از جمله ترکیب بندی ، نور و حرکت فریم ترکیب میشود. هنر تجسمی در ایجاد کمپوزوسیون از عواملی مانند رنگ، نور سایه، هماهنگی، بافت، ریتم، حرکت و عمق، استفاده می کند و همین عوامل در تجزیه و تحلیل و انالیز اثر هم نیز از پارامترهای مهمی به حساب می‌آیند .
یکی از اولین فیلم های انتزاعی که بر پایه مواد عکاسی ساخته شده باله مکانیکی10 است که در سال 1924 توسط فرناند لژه11ساخته شد. این فیلم با زبان سینمایی خالص مستقل از محتوا و داستان، یکی از مهمترین فیلمهای جریان سینمای بی چیز است. فیلم دیگری که در این جریان به تصویر کشیده شده است “انتراکت”12رنه کلر13 است که در سال 1924 ساخته شده
سینما قبل از اینکه یک ساختار داستانی باشد یک شکل تخیلی است که از طریق اطلاعات بصری ایجاد شده است. اگرچه سینما در این رابطه موازی با تصویر است ولی سینما یک تصویر ثابت نیست و در هر صورت حرکت می کند. فیلم های پیتر گرینوی14، که با به حداقل رساندن حرکت بامتوقف کردن دوربین در همان نقطه برای مدت زمان طولانی، اشاره به سبک نقاشی رنسانس دارد.
یکی از بهترین نمونه های ارتباط بین سینما ، نقاشی و عکاسی؛ پیتر گرینوای نقاش و کارگردان انگلیسی است.پیتر گریناوی سبک خود را به عنوان یک نمایشنامه به سینما منتقل می کند . سینما گریناوی متشکل از استعاره ها و تصاویر بصری است که با دیدگاه های مختلف و آگاهی او از تاریخ هنر ایجاد شده است . او با سینمای داستانگو مخالف است، با حافظه، تصویر و اندیشه، خود را با سینمای اوانگارد متمرکز کرده است

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *